مردم شناسی
فرهنگي و اجتماعي
به نام خداوند جان و خرد زندگینامه دکتر جلالالدین رفیعفر دكتر جلالالدين رفيعفر در يك خانواده تهرانى در خيابان اميريه (ولىعصر)، چهارراه معزالسلطان متولد شد. او دو برادر و يك خواهر كوچكتر از خود دارد. شغل پدرش خلبانى بود. او مىگويد: «تا آنجا كه يادم مىآيد پدرم اغلب در مسافرتهاى بلند و كوتاه به سر مىبرد و گاهى هم ما را با خود مىبرد. شغل او و مسافرتهايى كه هر از گاهى با او مىرفتيم، بر ما تأثير بسیاری گذاشت تا جایی که هر دو برادرم یکی به عنوان شغل اصلی و دیگری به عنوان شغل دوم، راه پدر را ادامه دادند و من را هم عاشق سیر و سفر و مردمشناسی کرد». از آن زمان ديدن مناطق مختلف و شناخت مردمان گوناگون، بخشى جدانشدنى از زندگى دکتر رفیعفر شد. وی فداكارى مادرش را در تربيت و به سامان رساندن فرزندان مثالزدنى مىداند. او مىگويد: «مادرمان چيز ديگرى بود، همه زندگىاش ما بوديم. براى رسيدگى به وضع تحصيل ما از همه لذات زندگى چشم پوشيد، زيرا تنها دغدغه او اين بود كه در تحصيل ما وقفهاى ايجاد نشود و ما به جايى و راهى برسيم». اما گويي اين يكي قصد رفتن ندارد و امروز تمام فضاهاي ارتباطي از مدرسه تا دانشگاه و نظام هاي علمي و پژوهشي و اداري را دربرگرفته است. اين ابزاتر حتي رفتارها و روابط اجتماعي را تحت تاثير خود قرار داده است. افراد داخل يك ماشين را به هنگام مسافرت با هم بيگانه نموده و فرزندان ما تا پاسي از شب در دنياي تلگرام با دوستان خود هستند. حتي دانشجويان نيز با اساتيد خود مباحثه و مراوده دارند و تحقيقات دانشگاهي ديگر نه در قالب يك مجلد يا ايميل كه از طريق تلگرام ارسال مي شود. جزوه ها نيز در اين فضا در اختيار دانشجويان قرار مي گيرد. افراد در اين فضا و در پروفايل، تصويري از خود به نمايش مي گذارند و دوست دارند ديگران آنها را چنان ببينند كه در آنجا حضور دارند. گروه هاي دوستانه و فاميلي و صندوق هاي قرض الحسنه و .... در اين فضا شكل گرفته است. اين فضا حتي ادبيات نوشتاري ما را دستخوش تغيير كرد و به حالت محاوره اي تبديل نمود. خانواده نيز از آن متاثر است و خطوط جديدي براي ارتباط هاي خانوادگي ترسيم شده است. برخي از تابوها و ممنوعيت ها شكسته است... و نكته مهم آن است كه آيا از بين رفتن تابوها و ممنوعيت ها در اين فضاي مجازي، مقدمه اي براي از بين رفتن تابوها در فضاي واقعي خواهد بود يا خير؟ به نظر شما اين امكان جديد ارتباطي چه تغييراتي را در حوزه هاي مختلف فرهنگ؛ اعم از خانواده، باورها و عقايد، روابط اجتماعي، ارتباطات زناشويي، دانشگاه، علم و پژوهش و .... ايجاد خواهد كرد؟ البته بديهي است كه هر كدام از اينها خود موضوع يك تحقيق مفصل هستند. با توجه به استقبال بسيار پايين از وبلاگ، اين مطلب با نشاني وبلاگ در تلگرام به نمايش گذاشته خواهد شد. اگر نگاهي به وبلاگ اين جانب بيندازيد، مشاهده مي كتيد كه آخرين مطالب در سال 1392 نگاشته شده است، در حالي كه چنين نيست و به دليل كمرنگ شدن وبلاگ و عدم پشتيباني بلاگفا دو سال از اطلاعات اين جانب حذف شده است و شايد مدتي بعد، همين مطلب و مطالب بعدي را در اين صفحه مشاهده نكنيد. اگر در دنياي وبلاگ كساني حضور داشته باشند، حتما در مباحث بعدي با توجه به نظرات شما بيشتر به آن خواهيم پرداخت. در تلگرام و واتس آپ هم مي توانيد نظر بگذاريد: 09109017668 - نگاهي به پديده جراحي پلاستيك، به ويژه جراحي بيني، براي شكلي ديگر شدن؛ - فراگير شدن عمل جراحي بيني و يك شكل شدن دختران؛ - آينده و چگونگي فرار از اين هم شكلي و دگرشكل شدن و متفاوت بودن؛ - جراحي بيني؛ فاصله از تنوع صورت و بيني و همانندي صورت ها و بيني ها؛ - آيا همانندي زيبايي است يا زيبايي امري نسبي و در گرو ناهمانندي است؟ - منتظر مطالب شما در اين باره هستم؛ - به زودي مطلبي در اين باره در اين صفحه نگاشته خواهد شد... وقتي در دومين نشست علمي كانون انسان شناسي و فرهنگ در عصر
28 مهر، پاي سخنراني آقاي دكتر امير عسكري در باره كردارشناسي ميمون هاي ماكاك
بونت نشستم؛ فكر كردم بايد از زاويه اي ديگر بايد به داده هاي مردم شناسي نگريست. آنچه اقتباس من
از سخنراني آقاي دكتر امير عسكري از دانشگاه ميسور هند است، را مي نويسم و
اميدوارم حفظ امانت كرده باشم. اما تحليل و اظهار نظر در اين ماجرا با شما:
با عرض تبریک میلاد با سعادت منجی عالم بشریت و جشن اعتراض، انتظار و امید و با آرزوی تحقق جامعه مهدوی، به زودی مطلبی تحت عنوان "جامعه دوطبقه و پیامدهای آن" در این وبلاگ درج خواهد شد. در این مطلب، به حذف طبقه متوسط در تنگنای بحران ها و مشکلات اقتصادی، و تبعات فرهنگی، اقتصادی و ارزشی آن پرداخته می شود. به زودی مصاحبه این جانب با خبرنگار روزنامه اطلاعات، خانم طاهره خلیلی کسمایی با عنوان "سالمندی پایان راه نیست" در این صفحه درج خواهد شد. مطلب مذکور در صفحه ۵ روزنامه اطلاعات به شماره ۲۵۶۲۱ شنبه اول تیر ۱۳۹۲ به چاپ رسیده است. همچنین مطلب دیگری در خصوص نامادری و مشکلات مربوط به آن که در مصاحبه با خبرنگار فوق در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده، در این وبلاگ قرار خواهد گرفت. شادروان دكتر محمود روح الاميني، در پنجم مهر ماه 1307 در كوهبنان كرمان ديده به جهان گشود و در هفدهم اسفند 1389 به ديار باقي شتافت. اين استاد گرانقدر كه چراغ هميشه فروزان علم مردم شناسي اين كهن بوم و بر خواهد بود، ساليان زيادي در باغ نگارستان، كه امروز ديگر حال و هواي فضاي علمي ديروز را ندارد، به تدريس و تحقيق مشغول بود. نگارنده كه از سال 1365 با تحصيل در رشته علوم اجتماعي با آثار ايشان، به ويژه "گرد شهر با چراغ" و "زمينه انسان شناسي" و ... آشنا بود، از سال 1373 با ورود به دوره كارشناسي ارشد رشته مردم شناسي در دانشگاه تهران، توفيق آن يافت تا در محضر اين پيش كسوت مردم شناسي ايران به تحصيل و تحقيق بپردازد و يكي از افتخاراتش اين است كه دكتر روح الاميني بر وي منت نهاد و راهنمايي پايان نامه اش را با عنوان "اجتماعيات در سروده هاي مازندراني" به عنوان آخرين پايان نامه پذيرفت. و افتخاري بزرگ تر آنكه بعد از تحصيل نيز ارتباط با اين انديشمند بزرگ كماكان ادامه داشت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
Design By : Night Melody |